چرندوپرند

چرندوپرند

بخشی از وصیت نامه ی داریوش

مادرت آتوسا ( دختر کورش کبير ) بر گردن من حق دارد پس پيوسته وسايل رضايت خاطرش را فراهم کن .

ده سال است که من مشغول ساختن انبارهاي غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن اين انبارها را که از سنگ ساخته مي شود و به شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پيوسته تخليه مي شود حشرات در آن به وجود نمي آيد و غله در اين انبارها چندين سال مي ماند بدون اين که فاسد شود و تو بايد بعد از من به ساختن انبارهاي غله ادامه بدهي تا اين که همواره آذوغه دو ياسه سال کشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از اين که غله جديد بدست آمد از غله موجود در انبارها براي تامين کسري خوار و بار استفاده کن و غله جديد را بعد از اين که بوجاري شد به انبار منتقل نما و به اين ترتيب تو براي آذوقه در اين مملکت دغدغه نخواهي داشت ولو دو يا سه سال پياپي خشک سالي شود .

هرگز دوستان و نديمان خود را به کارهاي مملکتي نگمار و براي آنها همان مزيت دوست بودن با تو کافيست، چون اگر دوستان و نديمان خود را به کار هاي مملکتي بگماري و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمايند نخواهي توانست آنها را مجازات کني چون با تو دوست اند و تو ناچاري رعايت دوستي نمايي.

کانالي که من مي حواستم بين رود نيل و درياي سرخ به وجود آورم ( کانال سوئز ) به اتمام نرسيد و تمام کردن اين کانال از نظر بازرگاني و جنگي خيلي اهميت دارد، تو بايد آن کانال را به اتمام رساني و عوارض عبور کشتي ها از آن کانال نبايد آن قدر سنگين باشد که ناخدايان کشتي ها ترجيح بدهند که از آن عبور نکنند .

اکنون من سپاهي به طرف مصر فرستادم تا اين که در اين قلمرو ، نظم و امنيت برقرار کند، ولي فرصت نکردم سپاهي به طرف يونان بفرستم و تو بايد اين کار را به انجام برساني، با يک ارتش قدرتمند به يونان حمله کن و به يونانيان بفهمان که پادشاه ايران قادر است مرتکبين فجايع را تنبيه کند .

توصيه ديگر من به تو اين است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوي آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران. هرگز عمال ديوان را بر مردم مسلط مکن و براي اين که عمال ديوان بر مردم مسلط نشوند، قانون ماليات را وضع کردم که تماس عمال ديوان با مردم را خيلي کم کرده است و اگر اين قانون را حفظ نمايي عمال حکومت زياد با مردم تماس نخواهند داشت .

افسران و سربازان ارتش را راضي نگاه دار و با آنها بدرفتاري نکن، اگر با آنها بد رفتاري نمايي آن ها نخواهند توانست مقابله به مثل کنند ، اما در ميدان جنگ تلافي خواهند کرد ولو به قيمت کشته شدن خودشان باشد و تلافي آن ها اين طور خواهد بود که دست روي دست مي گذارند و تسليم مي شوند تا اين که وسيله شکست خوردن تو را فراهم کنند .

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنويسند تا اين که فهم و عقل آنها بيشتر شود و هر چه فهم و عقل آنها بيشتر شود تو با اطمينان بيشتري حکومت خواهي کرد .

همواره حامي کيش يزدان پرستي باش، اما هيچ قومي را مجبور نکن که از کيش تو پيروي نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش که هر کسي بايد آزاد باشد تا از هر کيشي که ميل دارد پيروي کند .

بعد از اين که من زندگي را بدرود گفتم ، بدن من را بشوي و آنگاه کفني را که من خود فراهم کردم بر من بپيچان و در تابوت سنگي قرار بده و در قبر بگذار ، اما قبرم را مسدود مکن تا هر زماني که مي تواني وارد قبر بشوي و تابوت سنگي من را آنجا ببيني و بفهمي که من پدرت پادشاهي مقتدر بودم و بر بيست و پنج کشور سلطنت مي کردم مردم و تو نيز خواهيد مرد زيرا که سرنوشت آدمي اين است که بميرد، خواه پادشاه بيست و پنج کشور باشد ، خواه يک خارکن و هيچ کس در اين جهان باقي نخواهد ماند، اگر تو هر زمان که فرصت بدست مي آوري وارد قبر من بشوي و تابوت مرا ببيني، غرور و خودخواهي بر تو غلبه نخواهد کرد، اما وقتي مرگ خود را نزديک ديدي، بگو قبر مرا مسدود کنند و وصيت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا اين که بتواند تابوت حاوي جسدت را ببيند.

زنهار، زنهار، هرگز خودت هم مدعي و هم قاضي نشو، اگر از کسي ادعايي داري موافقت کن يک قاضي بي طرف آن ادعا را مورد رسيدگي قرار دهد و راي صادر کند، زيرا کسي که مدعيست اگر قضاوت کند ظلم خواهد کرد.

هرگز از آباد کردن دست برندار زيرا که اگر از آبادکردن دست برداري کشور تو رو به ويراني خواهد گذاشت، زيرا قائده اينست که وقتي کشوري آباد نمي شود به طرف ويراني مي رود، در آباد کردن ، حفر قنات ، احداث جاده و شهرسازي را در درجه اول قرار بده .

عفو و دوستي را فراموش مکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترين صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولي عفو بايد فقط موقعي باشد که کسي نسبت به تو خطايي کرده باشد و اگر به ديگري خطايي کرده باشد و تو عفو کني ظلم کرده اي زيرا حق ديگري را پايمال نموده اي .

بيش از اين چيزي نمي گويم، اين اظهارات را با حضور کساني که غير از تو اينجا حاضراند کردم تا اين که بدانند قبل از مرگ من اين توصيه ها را کرده ام و اينک برويد و مرا تنها بگذاريد زيرا احساس مي کنم مرگم نزديک شده است .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: arya ׀ تاریخ: 23 آذر 1389برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

با تشكر


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , aryakh.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM